مترجم:یوسف
استخراج کننده زیرنویس:محمد رضا

منتظر چی هستی؟
حرکت کن

 

زانو بزن

 

پیروز شدیم،برادر

کمتر از صد تا از نیروهای
دشمن باقی موندن

فرمانده دشمن , گونگ جیک ناپدید شده

واقعا ناامید کننده است
باید اونو بگیریم

ولی ما پیروز شدیم

 

ما تحقیر قبلی رو پاک کردیم

 

در مورد جیک ریونگ متعجبم

 

جیک ریونگ هدف اصلی ما بوده

 

حتما استاد به پیروزی میرسن

 

ما به سمت چوریونگ میریم؟

 

بله،ما باید اطراف قلعه رو تحت کنترل بگیریم

 

ولی سابولجی تو مسیر ماست

با مشکل مواجه میشیم

اگه بخوان به بکجه کمک کنن چی

 

نمیتونن،سولهی اونها رو تحت کنترل داره

افرادتو فرستادی؟

بله،دیگه باید از وضعیت فعلی مطلع شده باشن

 

خوبه

 

خوبه حالا به سمت ژنرال گونگ جیک حرکت میکنیم

 

نباید وقت رو تلف کنیم
نیروهاتون رو اماده کنین

 

بله

 

اماده بشین
اماده حرکت

 

گفتی از جیک ریونگ و چوریونگ عبور کردن؟

بله،ارباب

ولی جنگی تو کار نبود

همون طور که گفتم
از شما استفاده کردن و

به کیون هوون حمله کردن و منطقه شو گرفتن،پدر

 

ولی به ما حمله نکردن

درسته،اون رو حرفش میمونه

درسته،اون رو حرفش میمونه

 

اونها با ما کاری ندارن
درست میگم،ارباب؟

بله،ولی با توجه به نامه سولهی قلعه های

 

اطراف ما تو شب به

دست وانگ گان افتاده

 

واقعا حیرت انگیزه،پدر

چه طوری ارتشش از کوه یخی عبور کردن؟

 

میتونه یک نقشه باشه

نیروهای قدرتمند باکجه دارن از چوریونگ و

 

جیک ریونگ دفاع میکنن و
به اسونی شکست نمیخورن

 

موافقم

چوریونگ و جیک ریونگ سخت ترین کوه ها رو داره

غیر ممکنه تو زمستان بتونی از اون

 

مسیر عبور کنی

 

چونگ جی و گئوم شیک با گان متحد شدن

اون از بومی های این منطقه است

 

درسته
باید این طور باشه

ارباب یو باید حقیقت داشته باشه

یکی رو میفرستم موضوع رو بررسی کنه

 

ارباب،ژنرال گونگ جیک از گشت دیوار قلعه هستن

 

شما رو صدا میزنن

 

گونگ جیک؟پشت دیوار قلعه است؟

 

پس نامه سولهی باید درست باشه

 

گونگ جیک اینجاست تا درخواست کمک کنه

کمک؟

 

من ژنرال گونگ جیک از بکجه ام

راه رو باز کن

 

شنیدی چی گفت؟

ما ارتش امپراطور کیون هوون هستیم

 

ورود ما رو به ارباب اعلام کن

 

به ارباب اطلاع داده شده

 

ما بی طرفی اعلام کردیم
برای هیچ کسی نمیجنگیم

تو برادر اعلیحضرت هستی

چه طور میتونی چنین حرفی بزنی؟

 

ما به کمک نیاز داریم

 

گونگ جیک،به نظر میاد شکست خوردی؟

 

ارباب،ما مورد حمله قرار گرفتیم

 

چوریونگ رو از دست دادیم و خیلی ها کشته شدن

که این طور؟
شرم اوره

شما پدر اعلیحضرت هستین،کمک کنین

ما به کمک شما میتونیم چوریونگ رو بگیریم

 

متاسفانه،من چنین قدرتی ندارم

 

بعدشم تصمیم گرفتم که با کسی جنگ نکنم

 

ارتش اعلیحضرت داره شکست میخوره

همون طور که گفتم سرباز های ما
تو جیک ریونگ کشته شدن

لطفا کمک کنین

 

ما میتونیم این جنگو به کمک شما
به نفع خودمون تموم کنیم

راه خودتون رو برین
ما مبارزه نمیکنیم

 

متاسفم که تو این زمستان سرد
شرایط شما اینطوری شده

 

سالهاست دارین تلاش بیهوده میکنین

 

در برابر سرباز های ماجین ناتوان هستین

ارباب

اینجا بمونی میمیری

اتش درست کن و استراحت کن

 

من نمیتونم قلعه رو پس بگیرم
ما بیطرفی مون رو اعلام کردیم

خداحافظ

 

ارباب،چه طور میتونین نسبت به
پسرتون اینقدر بی عاطفه باشین؟

 

خداحافظ

 

بریم،ما باید به پایتخت برگردیم

بله،ژنرال

 

چه اتفاقی داره میفته؟

 

ما داریم به دشمن باکجه تبدیل میشیم

...برادر کیون هون دشمن ما میشه

 

ما گزارش پیروزی تو جیک ریونگ رو دریافت کردیم

همون طور که انتظار داشتیم

 

باید تلاش هامون رو در چوریونگ بیشتر کنیم

به خاطر این پیروزی ازت ممنونم

تعریف درستی نیست

 

خیلی ها برای این کار جنگیدن
من نمیتونم افتخار این کارو برای خودم بردارم

ژنرال،مشاور ته پیویونگ نقشه

 

بی نظیری ریخته بود

 

واقعا باورنکردنی بود
بی عیب و نقص بود

 

برای ژنرال بانگ چه اتفاقی افتاد؟

ده نفر برای گرفتنش فرستادم

ولی تو فرار کردن خیلی سریع تر از ما بوده

 

خبرهای جدیدی

 

به زودی به کیون هوون میرسه

 

بله

 

ما باید به رودخانه نکدونگ بریم

این فرصت بی نظیریه

موافق نیستم
تامین امنیت این منطقه

خودش استراتژی بزرگی میخواد

ژنرال،دستور بدین

باشه،نیروها رو اماده کنین تا رودخانه
نکدونگو بگیریم

ژنرال چیون ونئونگ سانگ

بله،ژنرال

شما سه نفر این ماموریت رو رهبری میکنین

 

رودخانه نکدونگو بگیرین

 

بله،ژنرال

 

شما باید کل منطقه رو قبل از این که کیون هوون

بفهمه و بخواد کمکی بکنه بگیرین
فهمدین؟

بله،ژنرال

 

چی؟
چی گفتی؟

چوریونگ و جیک ریونگ رو از دست دادیم

 

نیروهای دشمن به سمت رودخانه نکدونگ حرکت میکنن؟

بله،ژنرال

ولی چه طوری؟این ارتش بزرگ از کجا امد؟

 

واسه ژنرال گونگ جیک و افرادش

 

چه اتفاقی افتاده؟

 

بله..این چیزیه که خوابش رو دیده بودم

هشدارش رو گرفته بودم

تعداد تلفات رو گزارش بده

نیروهای دفاعی تقریبا به طور کامل نابود شدن

چی؟
کاملا نابود شدن؟

بله،من و تعداد اندکی از سرباز ها
تونستیم

از جیک ریونگ فرار کنیم

واسه ژنرال گونگ جیک چه اتفاقی افتاده؟

فکر میکنم به رودخانه نکدونگ رفتن

منظورت اینه که زنده است؟

چه طور جرات میکنه بعد اینکه تمام
افرادشو از دست داده زنده بمونه

 

اعلیحضرت،دشمن کنترلو به دست گرفته

منطقه سابولجی دستشه
ما باید دوباره حمله کنیم

 

خودم میرم

 

اعلیحضرت،اگه بتونیم پدرتون رو تو سابولجی ملاقات کنیم
میتونه کمک کنه

کمک؟فکر میکنی به ما کمک میکنه؟

نمیخوام تو همچین موقعیتی قرار بگیرم
اگه میخواستن کمک میکردن

 

درسته ما نمیتونیم روی کمک
سابولجی حساب کنیم

منو بفرستین،اعلیحضرت

من قلعه ها رو پس میگیرم

نه،منو بفرستین

 

ما رو بفرستین

 

اعلیحضرت،کار عجولانه انجام ندین

باید آرام و منطقی باشیم

ژنرال شین درست میگه
نباید احساسی بشیم

چیزی برای فکر کردن وجود داره؟

 

ما شکست خوردیم و باید دوباره
اونجا رو پس بگیریم

بله،باید این کارو بکنیم
این در اولویته

 

لطفا آرام باشین
ژنرال شین درست میگه

نباید عجله کنیم،اعلیحضرت

من از شما میخوام ژنرال شین رو بفرستین

تا وضعیت فعلی رو بررسی کنه

 

...همه چی خراب شده

 

پس گرفتن شون کاری سختی بود

 

یک جلسه اضطراری در حال برگزاریه

بله،ملکه

 

به نظر میرسه مشکلی تو جنگ به وجود امده

ناراحتی اعلیحضرت از پدرش

خواهرش با کمک کردن موافقه

 

ولی پدرش نه مثل دشمن میمونه

 

ملکه

چه طور میتونه دوست دشمن پسرش باشه؟

 

منو عصبانی میکنه

من میترسم ضربه بدی بخوریم

بله

 

این یک بحرانه
کسی رو باید بفرستیم

 

ژنرال شین

 

بله،اعلیحضرت

 

تو رو میفرستم تا همه چی رو بررسی کنی

 

باعث افتخاره اعلیحضرت

 

ژنرال چیو هم بهت کمک میکنه

بله،اعلیحضرت

 

گوش کنین

بله

 

این شکست باعث شده وارد بحران بشیم

کشور وارد بحران شده

 

هشدار ها داده شده
متوجه مبشین؟

بله،اعلیحضرت

 

بی پروا وارد جنگ نمیشیم

گاهی وقت ها لازمه دو گام به عقب برگردیم

 

تا یک گام بزرگتر برداریم

 

احتیاط کنین،ژنرال شین

 

بله،اعلحضرت

 

سوابق تاریخی میگه این جنگ در سال907

 

که به جنگ سواجین معروف بوده

 

و یک اسم در اطراف سابولجی هست

که به شمال غربی چوریونگ
و شمال شرقی جیک ریونگ ارتباط داره

 

در این نبرد وانگ گان سانگ جی
و مون کیونگ رو گرفت

یونگ جی و تمام قلمرو شمالی رود خانه
نکدونگ رو تصرف کرد

 

به همین دلیل کیون هوون تلاش های زیادی
برای پس گرفتن شون انجام داد

ولی نتوانست ارتش وانگ گان را شکست دهد

 

راه رو باز کنین

 

دیدنیه

به نظر میرسه کل کشور اینجا جمع شدن

بله

 

دارن یک عبادتگاه میسازن

فکر کنم به خاطر مسئله بودایی ها باشه

 

استاد سوک چونگ

 

چرا اینجایی؟

 

بهت گفته بودم معبدو ترک نکنی

نگهبانان سلطنتی از ما خواستن به اینجا بیایم

انتخاب دیگه ای نداشتیم

یک مرد ضعیف چه طور میتونه
نگهبان معبد باشه

 

خوشحالم که شما رو میبینم،استاد

ترسیدم دیگه شما رو نبینم

بله،اون درباره ی وضعیت شما نگران بوده

 

بریم

بله،استاد

 

شنیدم شهر شلوغ شده

 

بله،به خاطر مسئله بودایی ها

ما هم باید حضور داشته باشیم

فکر کنم

 

حقیقت داره راهب های زیادی اینجا هستن؟

بله،خانم

تعداد زیادی از راهب های بزرگ
به پایتخت امدن

...من نگران گانم

شنیدم جنگ دیگه ای شروع شده

من مطمئنم همه چی خوب پیش میره

 

خبرای خوب میان

 

به خاطر اعتماد به نفس تون ممنونم

 

من تو خواب گان رو میبینم

 

واسه همین نگرانم

 

واقعا اونو تو خواب میبینی؟

 

کاش منم میتونستم

 

خوبه که هر دو شما مراقب گان هستین

امیدوارم همین طوری ادامه بدین

 

به نظر میرسه شما میخواین ما دعوا کنیم،ارباب

 

البته که نه

 

میدونستم

میدونستم برادر گان میتونه این کارو بکنه

اون چوریونگ و جیک ریونگ رو گرفته

بله،اعلیحضرت

ژنرال وانگ پیروزی فوق العاده ای بدست اورده

تبریک میگم،اعلیحضرت

ممنونم،خبر خیلی خوبی بود

گان شکست ژنرال هوان رو جبران کرده

 

نمیتونم بهش افتخار نکنم

ژنرال هوان و هونگ
دارن

گام های بزرگی در رابطه با شیلا برمیدارن

بله،شنیدم

شنیدم زندانی های زیادی فرستادن

بله،اعلیحضرت

آینده ما روشنه

 

واسه همین میخوام مسئله بودایی ها رو حل کنم

 

من پیام های امید بخشی از مردم گرفتیم

we recognize your vision.

ژنرال وانگ به تنهایی میتونه از بکجه عبور کنه
و شیلا رو فتح کنه

ارباب یو از چونگ جی که کمک زیادی کرده

بله،اعلیحضرت

فکر میکنم ارباب یو نامه ای براتون فرستاده

حقیقت داره؟

 

چی هست؟

...درخواستی وجود داره که شما باید تاییدش کنین

خدای من

چی شده،اعلیحضرت؟

اون خوشبخت ترین مرد روی زمین نیست؟

ارباب یو میخواد دخترشو به اون بده

تصمیمش رو به عهده من گذاشته

 

ولی ژنرال وانگ دوتا زن داره

ارباب یو میگه دلیلی وجود نداره که

زن های زیادی داشته باشه
چیزی که میگه درسته

چی؟

 

اون در مورد اعتماد حرف میزنه

حقیقت اینه که تو این زمان

ازدواج و تشکیل خانواده تنها راه این موضوع هست

گانو خوشبخت ترین مرد خودم میدونم

 

البته که موافقم
چرا نباشم؟

 

جوابو براشون ارسال کن

 

که اشکالی نداره

بله،اعلیحضرت

 

وانگ گان دوباره ازدواج میکنه

 

اعلیحضرت از این خبر آگاه شده؟

بله،وزیر ارتش با ایشون جلسه ای داشتن

نامه ارباب یو رو بهشون دادن

در مورد پیشنهاد ازدواج؟

 

بله،ارباب

 

نمیدونم این برکته که

گیر ژنرال وانگ میاد با نه

اون دوتا زن داره

 

..یک پیشنهاد ازدواج دیگه هم داره

 

ازدواج یک اتحاد خانوادگی هست

این پیمان برای محافظت از هم در آینده است

خودم به خوبی اینو میدونم ولی چه طور بگم

ژنرال وانگ دوتا زن داره

ولی هیچ بچه ای هم نداره

انها هنوز جوان هستن
چه حسی میتونن داشته باشن

واسه همین ارباب یو درخواستی برای شما فرستاده

لطفا به ما کمک کنین

..من گیچ شدم

 

خبر های جدیدو شنیدی؟

ژنرال وانگ پیروزی بزرگی به دست آورده

بله،شنیدم

این موفقیت بزرگ تر از چیزی بود
که انتظارشو داشتم

اون تمام قلمروی رودخانه نکدونگ گرفته

 

بله،پدر

 

اون شوهر مناسبی برای تو هستش

 

خیلی واضح به اعلیحضرت

عضو وزرا قصر گفتم

 

نمیتونن درخواست منو قبول نکنن

ما کارمونو انجام دادیم

ولی پدر ازدواج موضوع خیلی مهمیه

تصمیمی که میگیرن مورد قبول ما هست

بله،این کارو میکنن

 

قول میدم

 

ژنرال وانگ همسرت میشه

 

باید صبور باشیم و رویای بزرگی در سر داشته باشیم

 

چی؟

 

فکر میکنی چرا ارباب یو از جانگ جی
و ارباب اوه از موک پو

ثروت خودشونو خرج کردن تا دخترشون

با ژنرال وانگ ازدواج کنه؟

جون میدونن آینده وانگ گان چیه
و چی کاری میخواد انجام بده

 

اون به زودی به تخت میرسه

اون یک امپراطور میشه

 

پدر

خودت اونجا بودی وقتی استاد
سوک چونگ برای دیدنش امد

اون ژنرال وانگو انتخاب کرده
تا نجات دهنده باشه و

 

همه چی رو دست کنه

 

چه فکری میکنین،ژنرال وانگ؟

 

افتخار میکنم

 

هرگز خوابش رو هم نمیدیدم که به
رودخانه نکدونگ برسیم

مشاور ته پیویونگ سزاوار ستایشه

 

بله،ما بدون اون نمیتونستیم کاری بکنیم

 

مشاور ته پیویونگ

 

بله،ژنرال

 

تو فقط یک سرباز بودی

ولی الان مشاور و استاد ما هستین

 

همش به خاطر کاری بود که کردین

نه،من کاری نکرم

 

ارزوی ماست همچین افرادی کنار ما باشن

بله،مشاور ته پیویونگ

 

نباید همچین حرفی بزنین
انجام وظیفه بود

مشاور خوب مسیر های درست رو مشخص میکنه

شما نبودین نمیتونستیم این مسیرو
درست تشخیص بدیم؟

 

استاد،نمیدونم چی بگم

 

من به شما به عنوان برادر خدمت میکنم

 

ممنونم،بیا همیشه به هم وفادار باشیم

 

بله،استاد

 

بله،استاد

سولهی

بله،استاد

این جنگ بدون کمک ارباب اهیگائه مشکل بود

برو و ازش تشکر کن

 

بله،استاد خوشحالم میشم

 

فرصتی پیدا کرده که بانو دائجو رو ببینه

 

ارتش کیون هوون بیش از پنج هزار نفر بوده

 

با این تعداد تونستن اینجا رو بگیرن

این نشون میده مشاور دانایی داره

 

ما نباید دست کم بگیریمشون

البته که نه،کیون هوون رو خوب میشناسم

 

اون مرد باهوش و توانایی هستش

کورکورانه تصمیم نمیگیره
اون رهبر بی نظیریه

 

ژنرال گونگ جیک

بله،اعلیحضرت

چه طور میتونی چنین اشتباهی بکنی؟

من هنوز نمیتونم باور کنم همچین اتفاقی افتاده

شما جرم نابخشودنی ای مرتکب شدیم

اعلیحضرت

 

ژنرال بانگ

بله،اعلیحضرت

توی احمق خودتو با شراب مشغول کرده بودی

حتی ندیدی که دشمن داره نزدیک میشه

متاسفم،اعلیحضرت

...شایسته مرگم

 

به خاطر زندگی های زیادی که
از دست رفته چی کار میکنین؟

 

چه طور میتونین همچین مناطق
ارزشمندی رو از دست بدین؟چه طور؟

 

ما رو بکشین

 

هیوجو

 

بله،اعلیحضرت

 

قانون قانونه

این دو مردو بیرون ببر و اعدام شون کن

 

اعلیحضرت
لطفا ارام باشین

آروم باشین

 

اعلیحضرت بهشون رحم کنین

گرچه اشتباه سنگینی مرتکب شدن

ولی در گذشته کارهای بزرگی انجام دادن

لطفا زندگی شون رو ببخشین

اعلیحضرت شما به من رحم کردین

وقتی که مرتکب خطای بزرگی شده بودم

واسه همین هر روز
دارم فکر میکنم

 

چه طور مرگ شایسته ای داشته باشم

 

لطفا شانس دیگه ای این بهشون بدین

 

شانس دیگه ای بهشون بدین،اعلیحضرت

 

نه،انها رو بیرون ببر و

مجازات شون کنین

اعلیحضرت،خواهش میکنم خشم تون رو کنترل کنین

 

بهوشن فرصتی بدین تا به کشور خدمت کنن

از دست دادن یک جنگجو اسونه
ولی سخته یکی شون رو بدست بیاری

فرصتی بهشون بدین تا اشتباه شونو جبران کنن

فرصتی بهشون بدین تا اشتباه شونو جبران کنن

اینو در نظر داشته باشین

درخواست مشاور صحیح و درسته

 

ازتون میخوام شانس دیگه ای بهشون بدین

 

اینو در نظر داشته باشین،اعلیحضرت

 

اگه شما میخواین من قبول میکنم

 

شما دو نفر خوب گوش کنین

 

بله،اعلیحضرت

این روزو هیچ وقت فراموش نکین
فهمیدین؟

 

ممنونم اعلیحضرت

 

امروز باید میمردی

 

شما مدیون این کشور شدین

حتما این باید جبران کنین

فهمیدین؟

بله،اعلیحضرت

 

وقتی پدرم دست به همچین کاری زد؟

 

چرا اون به من مثل یک دشمن پشت میکنه؟

چه طور یک مار حیله گر چنین کاری رو انجام میده؟

 

اونا نمتونستن مارو شکست بدن

اگه فقط پدرم به کمکم امده بود

 

اعلیحضرت
اعلیحضرت

 

ما باید دوباره پسش شون بگیریم

بدون اون نمیتونیم به سمت ماجین و شیلا حرکت کنیم

بله،اعلیحضرت

ماقلمرو ها رو پس میگیریم

باید این کارو بکنیم
باید پس بگیریم

 

به این نگاه کن

این یک شیشه است
طروف چایی هستش

 

این آویز طلا باید مال شما باشه

اوه خدای من خیلی قشنگه
این خیلی نادره

 

این یک اکسیر سلامتی که از جیسینگو انگور و
شاخ گوزن ساخته شده

شما رو از صبح تا شب نیرومند میکنه

ممنونم
بهش نیاز داشتم

من زیاد قوی نیستم

اکسیر سلامتی بی نظیریه
نوشیدنی بخورین

بله،ارباب

 

اون روز خیلی سرد بود

برای گونگ جیک خیلی متاسف شدم

البته شما مرد بزرگی هستین

بله،خودمم همین حس دارم

گونگ جیک معمولا ادم شایسته ایه

ولی اون روز خیلی نگران بود

 

مطمئنم کاری درستی کردم

میتونم تصور کنم چه طور در حال تعقیب بوده

به خاطر شما تونستیم جنگی عادلانه داشته باشیم

تصمیم تون برای بی طرفی خیلی شجاعانه بود

بله،درسته

 

ژنرال پارک

بله،بانو

 

دارین جسارت میکنین

 

کی میخواین دست از سر این قلعه بردارین؟

بانو،چه طور میتونیم با ارباب همچین کاری بکنیم؟

وظیفه ما بود که ازشون قدردانی کنیم

ساکت شین،چه طور جرات میکنی ما رو تحقیر کنین؟

فکر میکنی این قلعه مال ماجینه؟

بانوی من شما اشتباه میکنین
حقیقت اینه که تنها دلیل من

برای این سفرسخت دیدن شما بود

باید براتون سخت باشه
نمیتونن بفهمین چه حسی دارم؟

ساکت شین و از قلعه برین بیرون

نباید این کارو بکنی
چرا اینطوری شدی؟

گفتم از اینجا برین

بانوی من

چه طور میتونم با لیوان پر از شراب از اینجا برم؟

از این کار چه نتیجه ای میخواین بگیری؟

 

پش من میرم

 

بانوی من،بانوی من

 

لطفا درک کنین
ژنرال پارک

اون خیلی جسوره

 

نه،خانم

 

صدای اون باعث میشه
قلبم به صدا در بیاد

میدونم چه حسی دارین،ژنرال
اون خودش درست میشه

لطفا اینو گوش امتحان کنین

گوشت؟
ممنونم خانم

 

همه زن ها وقتی ازدواج میکنن درست میشن

 

اون نیاز به شوهر داره

 

حقیقت داره ژنرال وانگ دو تا زن داره؟

بله،ارباب

 

بله،مردای بزرگ خاطرخواه زیاد دارن

ژنرال وانگ واقعا مرد بزرگیه

 

شاه گونگ یی حتما خیلی خوشحاله

حسودیم شد

 

اسمت چیه؟

اسمم چوی یونگه،اعلیحضرت

چهارده سالته ولی به پنج کتاب تسلط داری

یادگرفتن هیچ وقت تموم نمیشه
نمیدونم چی بگم

 

که این طور؟
میگن کودک بزرگی هستی؟

نظرت در مورد حکومت چیه؟

نظر در مورد حکومت چیه؟

با توجه که به کتابی که خوندم
یم سفارش توش امده

اگه بتونی یک زندگی و یک خانه رو مدیریت کنی
میتونی کشورو هم مدیریت کنی

 

قانون این کشور چیه؟

آموزش به عنوان مثال

 

احترام گذاشتن به رده های پایین

و

قانون کشور میگه که از دست دادن حمایت مردم

باعث از دست دادن کشور میشه
واسه همین داشتن تقوا خیلی ضروریه

اون باید از طریق اعمال خوب به بهشت برسه

دوست داشتن مردم و صبر و حوصله باید سرلوحه قرار بگیره

دانشجوهایی رو استخدام کنین

 

باید ادامه بدم؟

کلید داشتن یک فضیلت چیه؟

خودم با توجه به نظم و انضباط همه چی رو اموزش دیدم

 

چه طور میشه بدست اوردش؟

ذات خوب داشتن اخلاق نیکو
از بین بردن تقلید

شما باید تا حالا افراد بدو تشخیص داده باشین

این افراد نادان میتونن دولتو نابود کنن

 

چویی یونگ هوانگ جی

 

تاریخ گوریو در مورد تولدش
این چنین مینویسد

یک خربزه از یک باغ خیار در خانه چویی بدست امده

 

وقتی که مادرش باردار شد

 

گزارشش به گونگ یی رسیده بود
دستور داده بود کودکو دور بندازن

پیش بینی شده که یک پسر متولد بشه
ممکنه

به ضرر کشور خواهد بود

 

واسه همین پدر و مادرش اونو پنهان کردن

در سن جوانی هوش بی نظیری داشت

اون مسئول امور سلطنتی گونگ یی شد

 

چویی یونگ
گفتی اسمت اینه؟

بله،اعلیحضرت

شگفت زده شدم
هوش خیلی خوبی دارین

 

درسته که شما گوشت نمیخورین؟

بله،اعلیحضرت

اون فقط سبزیجات میخوره

 

واقعا؟

 

بله،اعلیحضرت
من فقط فرنی میخورم

 

و سبزی برای آرام و روشن کردن ذهن

تو جادوگر نیستی بلکه یک حکیم توانمند هستی

یک حکیم کشف کردم

من به یک دستبار برای رسیدگی به
امور اداری خودم دارم

میخوام کارهای سلطنتی منو به عهده بگیری

 

اعلیحضرت

 

نگران سنت نباشین
موقعیت ها بر اساس تواناییت

همیشه نزدیک من باش

 

بله،اعلیحضرت

 

من واقعا خوشحالم

 

این نعمتیه که آسمان به ما داده

آنیده ما به نظر روشن میاد
موافق نیستی مشاور؟

بله،اعلیحضرت
همش به خاطر شماست

بله،بله

حالا باید مسئله بودایی هارو حل کنیم

همه منتظر ما هستن

بله،ژنرال های ارتش که تو مرز بودن

برای شرکت تو این مراسم امدن

 

واقعا؟

 

بله،راهبان و افراد بی شماری در حیات عبادتگاه

منتظر شما هستن

 

این اتفاقیه که خیلی در موردش نگران بودم

بریم،مشاور

 

تو هم با من بیا

بله،اعلیحضرت

 

تاریخ سه امپراطوری درباره گونگ یی
اینطور میگه

که تو این دوره مایتریا بودنشو اعلام میکنه

 

گونگ یی خودش با لباس و کلاه طلایی آراسته کرده و

تو سفرهاش همیشه سوار بر

 

اسب سفید بوده

 

اون اغلب توسط پسران و دختران جوان
همراهی میشد

دویست زن اونو همراهی میکردن

 

خواندن آواز پشت سر او توسط راهب ها

شگفت انگیز بود

مترجم:یوسف
استخراج کننده زیرنویس:محمد رضا
تلگرام:wanggun2000